ضرب المثل های اروپایی



تا این جای وبلاگ، بخش ضرب المثل های انگلیسی به طور کامل گذاشته شد؛ هم متن کامل کتاب فرهنگ ضرب المثل های انگلیسی، هم بخش ضرب المثل های موضوعی انگلیسی و هم بخش گلچین ضرب المثل های انگلیسی. آنچه از این پس می آید بخش ضرب المثل های فرانسوی است. متن کامل کتاب گلچین ضرب المثل های فرانسوی را در هفت بخش در این جا خواهم گذاشت.

مهدی

15 شهریور 1398


ضرب المثل های انگلیسی

 

گلچین ضرب المثل های انگلیسی

بخش 50

 

توضیح: هرکجا که در انتهای یک ضرب المثل و داخل پرانتز نام زبان دیگری آمده، منظور این است که این ضرب المثل از آن زبان وارد زبان انگلیسی شده است.

 

Women must have their wills.

تا ن یک چیز را طالب شوند

واجب است آن چیز را صاحب شوند.

 

If all men say that thou art an ass, then bray.

اگر همه به تو گفتند خر، بگو عرعر.

 

Take care of an ox before, an ass behind, and a monk on all sides.

از سه مکان: از جلوی گاو نر

قسمت پشت سر پاهای خر

وز همۀ دوروبر راهبی

الحذر و الحذر و الحذر.

 

Priests love pretty wenches.

کشیشان دخترک های هلو را دوست می دارند.

 

A poor wedding is a prologue to misery.

فقیرانه وقتی عروسی به پاست

سرآغاز بدبختی زوج هاست.

 

You don’t shit where you eat.

در آن مکان که غذا می خوری نمی رینی.

 

The love of a woman in the evening is good, in the morning spoiled.

عشق یک زن سرشب ها خوب است

صبح گندیده و نامطلوب است.

 

The husband is always the last to know.

آخرین فردی که می فهمد همیشه شوهر است.

 

Never draw your dirk when a dunt will do.

اگر یک مشت کافی بود، دیگر

تو هرگز خنجرت را درنیاور.

 

Hang saving, let’s be merry.

گور بابای پس انداز، بیا خوش باشیم.

 

Three things are not to be trusted: a cow’s horn, a dog’s tooth, and a horse’s hoof.

شاخ گاوی و سم اسبی و دندان سگی است

که بر آنان ابداً اطمینان جایز نیست.

 

A beggar’s scrip is never filled.

کیسۀ مرد گدا پرشدنی نیست که نیست.

 

Better foolish by all than wise by yourself.

گر همه فکر کنند ابله و خنگی بهتر

زان که خود فکر کنی عقلی داری در سر.

 

Priests and doves, make foul houses.

کبوتران و کشیشان به خانه گند زنند.

 

The camel going to seek horns lost his ears.

شتر در پی شاخ راه اوفتاد

دو تا گوش خود را هم از دست داد. (لاتین)

 

Wine makes old wives wenches.

باده عیال پیر را دخترکی هلو کند.

 

A buxom widow must be either married, buried, or shut up in a convent.

یک زن بیوۀ شاداب و تپل

یا بباید که به شوهر برود

یا که در قبر بخوابانندش

یا که در صومعه ای حبس شود. (اسپانیولی)

 

The tailor’s wife is worst clad.

رخت زن یک خیاط بی ریخت ترین رخت است.

 

Fiddlers, dogs and flies, come to the feast uncalled.

مگس ها و سگان و مطربان اند

که سوی جشن بی دعوت روان اند.

 

Ask the vintner if the wine be good.

از ساقی اش بپرس که می خوب یا بد است.

 

No joy without annoy.

هرکجا شادی بسیاری هست

در دلش رنجش و آزاری هست.

 

It is ill stealing from a thief.

ی از ی بدی است.

 

A shored tree stands long.

درختی که آن را هرس کرده اند

به پای ایستد سال ها سربلند.

 

The devil dances in an empty pocket.

درون جیب خالی حضرت ابلیس می رقصد.

 

There is but one shrew in the world, and every man thinks he hath her.

در کل جهان یک زن رذل و بدخوست

هر مرد خیال می کند صاحب اوست.

 

Keep your purse and your mouth close.

جیب و دهان را همیشه بسته نگه دار.

 

There is one good wife in the country, and every man thinks he hath her.

در کشور ما یک زن خوب و نیت

هر مرد خیال می کند صاحب اوست.

 

An ass is but an ass, though laden with gold.

خر اگر بار طلا هم ببره، باز خره.

 

A little house well fill’d,

A little land well till’d,

And a little wife well will’d.

خانه ای کوچک و از هرچه بخواهی لبریز

تکه ای مزرعۀ کاشتۀ حاصلخیز

همسری کوچک و مطلوب دل و شورانگیز.

 

The postern door makes thief and whore.

درب مخفی خانه و می سازد.

 

He that runs in the dark may well stumble.

چون که در تاریکی انسان می دود

بی گمان افتان و خیزان می دود.

 

Every ass is pleased with his bray.

هر خری با عرعر خود عالمی دارد.

 

Fair and softly as lawyers go to heaven.

به نرمی و آهسته و دلپسند

چنان که وکیلان به جنت روند.

 

At every dog’s bark seem no to awake.

نباید با صدای واغ واغ هر سگی بیدار شد.

 

Prate is but prate; ’tis money buys land.

حرف های چرت چرت اند و همین

پول می باشد خریدار زمین.

 

Once a drunkard, always a drunkard.

یکباره مست و پاتیل، همواره مست و پاتیل.

 

A prophet is not without honour save in his own country.

هیچ پیغمبری ذلیل نشد

جز که در زادگاه و موطن خود. (لاتین)

 

Every man hath a fool in his sleeve.

ابلهی در آستین هرکسی است.

 

There is only one pretty child in the world, and every mother has it.

در جهان یک بچه ناز و ماهروست

این وسط هر مادری مامان اوست.

 

When ale is in, wit is out.

آبجو که تو باشد عقل و هوش بیرون است.

 

Poets are born, but orators are trained.

متولد شوند شاعرها

خطبا را بپرورند اما. (لاتین)

 

The war is not done so long as my enemy lives.

تا زنده است دشمن من جنگ باقی است.

 

As the twig is bent the tree’s inclined.

نهال رو به هر آن سمت خم شود

درخت رو به همان سمت می رود.

 

Do not make yourself a mouse, or the cat will eat you.

خویش را موش نکن، گربه تو را خواهد خورد.

 

A bleating sheep loses a bite.

لقمه ای این وسط ضرر کرده

گوسفندی که وقت صرف غذا

از خودش بع بعی درآورده.

 

The enemy of my enemy, is my friend.

دشمن دشمن من دوستم است.

 

Fine words butter no parsnips.

واژه های خوش و مقبول پسند

زردکی را کره مالی نکنند.

 

He that is down, down with him.

بره گم شه کسی که بدبخته.

 

 

گلچین ضرب المثل های انگلیسی

بخش 49

 

Tell a woman she’s a beauty, and the devil will tell her so ten times.

در گوش زنی بخوان که هستی زیبا

تا بعد تو نیز شخص شیطان رجیم

ده بار دگر به وی بگوید این را.

 

It is never too late to grow wise.

برای عاقل شدن هیچ زمان دیر نیست.

 

Learned fools exceed all fools.

دسته ای از ابلهان که فاضل و دانشورند

از تمام ابلهان این جهان ابله ترند.

 

Zeal without knowledge is fire without light.

شوق بی دانش و فهم آتش بی نور است.

 

He that hath done ill once will do it again.

چو یک بار مردی شرارت کند

به تکرار آن کار عادت کند.

 

Covet nothing over much.

به هیچ چیز زیادی طمع نکن.

 

Young men think old men fools, and old men know young men to be so.

جوانان در خیال خویش پیران را ببو دانند

ولی دانند پیران که ببو قطعاً جوانان اند.

 

Do good, if you expect to receive it.

چو خواهی نکویی ببینی نکویی بکن.

 

When the hen has laid an egg she cackles.

همین که مرغ تخمی می گذارد

صدای قدقد از خود درمی آرد.

 

Cross the stream where it is ebbest.

رد شو تو ز کم عمق ترین قسمت رود.

 

You cackle often, but never lay an egg.

زیادی قدقد از خود درمی آری

ولی حاشا که تخمی هم بذاری.

 

Long looked for comes at last.

هر چیز که انتظار آن را بکشی بالأخره می آید.

 

It is hard to sit in Rome and strive against the Pope.

سخت است که در رم بنشیند یک مرد

با حضرت پاپ هم درآید به نبرد.

 

Better a good dinner than a fine coat.

یک شام خوب از یک کت زیبا سر است. (فرانسوی)

 

Trust not tow with firebrands, nor a woman with men.

بر دو چیز اصلاً نباید کرد اطمینان

نه به الیاف کتان و اخگر سوزان

نه به یک زن در کنار دسته ای مردان. (پرتغالی)

 

An ounce of discretion is better than a pound of wit.

یک نخود بینش ز خرواری ذکاوت بهتر است.

 

He cries wine and sells vinegar.

پشت هم جار می زند که شراب

می فروشد به جاش سرکه جناب.

 

A good thing is soon snatched up.

چیز خوب را سریع قاپ می زنند.

 

Flowers are the pledges of fruit.

در باغ شکوفه های دلبند

بیعانۀ میوه های باغ اند.

 

Good words never filled a sack.

حرف های خوب هرگز گونی ای را پر نکردند.

 

You don’t get something for nothing.

هیچ چیزی در ازای هیچ چیز

گیر یک آدم نمی آید عزیز.

 

Savings are the first gain.

پس اندازها اولین صرفه اند.

 

He that tells all he knows will also tell what he does not know.

مرد وقتی که بر زبان راند

همۀ آنچه را که می داند

همچنین آشکار گرداند

همۀ آنچه را نمی داند.

 

Neither borrow nor flatter.

نه قرض و نسیه بگیر و نه چاپلوسی کن.

 

Beware of Had I known this before.

از این «از قبل می دانستم ای کاش»

بپرهیز و به کلی برحذر باش.

 

It is more easy to praise poverty than to bear it.

ستایش کردن فقر از تحمل کردنش آسان تر است.

 

A good wife makes a good husband.

زن اگر هست یک زن نیکو

می کند شوی خویش را نیک او.

 

Poor folk have few kindred.

خویش و فامیل فقیران اندک است.

 

Keep well with your neighbours, whether right or wrong.

گر درست و گر غلط باشد، تو باز

با دروهمسایه های خود بساز. (آلمانی)

 

Money makes friends enemies.

دوستان را پول دشمن می کند.

 

You praise the wine before you taste of the grape.

نچشیده هنوز از انگور

می ستایی شراب را پرشور.

 

A beggar’s purse is bottomless.

جیب های یک گدا بی انتهاست.

 

The devil was sick, the devil a monk would be;

The devil grew well, the devil a monk was he.

یک زمان شیطان زد و بیمار شد

راهبی شاید که باشد آن لعین

بعد از آن هم حال شیطان خوب شد

راهبی بوده ست شیطان پیش از این.

 

Every one is kin to the rich man.

همه فامیل مرد پولدارند. (ایتالیایی)

 

Let another’s shipwreck be your sea-mark.

چنانچه غرق در آب است کشتی دگران

بهل نشانۀ دریایی تو باشد آن.

 

Never cry “Stinking fish”.

ابداً داد نزن «ماهی بوگندو».

 

He that respects not is not respected.

ننهد احترام اگر یارو

احترامی نمی نهند به او.

 

Every sin brings its punishment with it.

هر گنه تاوان خود را با خودش می آورد.

 

He who would enjoy his friend’s dinner should not look into the kitchen.

هرکسی مایل است ناهارِ

دوستش را به لذتی بچشد

قبل صرف غذا نباید در

آشپزخانه اش سرک بکشد.

 

It is not lost that a friend gets.

از دست نرفت آنچه به یک دوست رسید.

 

He that is once born, once must die.

آدمی که متولد شده است او یک بار

نیز یک بار بباید که بمیرد ناچار.

 

He is a fool who makes his doctor his heir.

کسی که دکترش را وارث خود می کند خنگ است. (لاتین)

 

Lawyers’ houses are built on the heads of fools.

بر سر دسته ای از احمق ها

خانۀ هر وکیل گشته بنا.

 

The only free cheese is in the mouse trap.

پنیر مفت و مجانی فقط توی تله موش است. (روسی)

 

He that sows nothing plants thistles.

هرکسی هیچ نکارد

کنگر خر عمل آرد.

 

He seeks wool on an ass.

بر تن خر پشم می جورد.

 

Success has many fathers, while failure is an orphan.

پیروزی و فتح را پدر بسیار است

حال آن که همیشه یک یتیم است شکست. (فرانسوی)

 

A loving man will be a jealous man.

مرد عاشق حسود خواهد شد.

 

Soft words hurt not the mouth.

کجا واژه های خوش و دلپسند

 

گلچین ضرب المثل های انگلیسی

بخش 48

 

There is no family but there’s a whore or a knave of it.

یک خانواده نیست به سرتاسر جهان

یک یا که رذل نیاید برون از آن.

 

Lips, however rosy, must be fed.

لب دلدار اگرچند که همرنگ گل سرخ بُود، باز غذا می خواهد.

 

Better be killed by robbers than by the kick of an ass.

آدمی کشتۀ ان ستمگر بشود

به از آنی که شهید لگد خر بشود. (پرتغالی)

 

The fatter the flea, the leaner the dog.

هرقدَر کک چاق تر، سگ درعوض لاغرتر است. (آلمانی)

 

He that marries a widow and three children marries four thieves.

مرد وقتی که ازدواج کند

با زنی بیوه و سه بچۀ او

عملاً با چهار تا سارق

وصلتی کرده است این یارو.

 

The fool saith, who would have thought it?

بی عقل چنین گوید: «کی فکرشو می کرد؟»

 

The greatest step is that out of doors.

برون در که قدم می نهی به گام نخست

همان بلندترین گام زندگانی توست.

 

Pride goes before, and shame follows after.

غرور از جلو می رود، شرم هم در پی اش.

 

It is better to deal with a whole fool than half a fool.

گیر فرد کاملاً خنگ و خری افتی اگر

به که گیر فردی افتی نیمه عاقل ـ نیمه خر.

 

I hate fetters though they be of gold.

من از زنجیر بیزارم، اگرچه از طلا باشد.

 

Fair words make a fool fain.

حرف های دلفریب و دلپسند

مایۀ خرسندی احمق شوند.

 

As proud as Lucifer and as poor as Job.

به خودپسندی ابلیس و بی نوایی ایوب.

 

There is more hope of a fool than of him that is wise in his own eyes.

بر خل امید بیش تری می توان که بست

تا آن کسی که از نظر خویش عاقل است.

 

Better pay the butcher than the doctor.

به که پولت را به قصابی دهی تا دکتری.

 

Discreet women have neither eyes nor ears.

ن محتاط و به هوش

نه چشم دارند و نه گوش.

 

A good name is better than riches.

نام نیک از مال و ثروت بهتر است.

 

Women, wealth, and wine have each two qualities, a good and a bad.

ن و باده و ثروت دو ویژگی دارند

یکیش جنبۀ خوب و یکیش جنبۀ گند.

 

A useful trade is a mine of gold.

یک حرفۀ مفید یک معدن طلاست.

 

Women, priests, and poultry never have enough.

کشیشان و ن و مرغ ها را

ز چیزی سیرمونی نیست گویا.

 

Give and spend, and god will send.

ببخش و خرج کن؛ زیرا خدا روزی رسان باشد.

 

He that serves well need not be afraid to ask his wages.

کسی که پسندیده خدمت کند

نباید بترسد اگر درعوض

تقاضای یک مزد و اجرت کند.

 

Death keeps no calendar.

مرگ تقویمی به همراهش ندارد.

 

A woman may be ever so old, if she takes fire she will jump.

هر زنی هرقدر هم که سالخورد و پیر شد

هر زمان آتش بگیرد می پرد از جای خود. (دانمارکی)

 

One sheep follows another.

هر گوسفندی در پی آن دیگری است.

 

Who meddleth in all things may shoe the gosling.

گر فضولی بکند توی هر کار آقا

ای بسا نعل کند جوجۀ غازی را.

 

Wine is old men’s milk.

شراب شیر پیرمردهاست.

 

When war begins hell opens.

جنگ هر وقت که آغاز شود

دوزخ البته درش باز شود.

 

The more prudish the more sinful.

هرکه پرگناه تر است ظاهرالصلاح تر است.

 

Heaven and earth fight in vain against a fool.

علیه او که یک خنگ مشنگ است

زمین و آسمان بی خود به جنگ است.

 

A man is known by the company he keeps.

مرد را از روی جمع دوستانش می شناسند.

 

He is no small knave who knows a great one.

نابکار کوچکی آن مرد نیست

کو بداند نابکار گنده کیست.

 

It is better the child should cry than the father.

گریۀ بچه به از گریۀ بابای وی است.

 

He that will not be saved needs no preacher.

رستگاری را اگر فردی نخواست

بی نیاز از وعظ کردن های ماست.

 

Every man slams the fat sow’s arse.

درِ خوک پروار بزند هر آن که آید.

 

The best things come in small packages.

آن چیزها که بهترینِ چیزهایند

همواره اندر جعبه های کوچک آیند.

 

Weigh right, and sell dear.

به درستی بکش، گران بفروش.

 

It is better to light a candle than curse the darkness.

به که شمعی برفروزی و نهی

تا که دشنامی به تاریکی دهی.

 

Not even Hercules could contend against two.

هرکول هم حریف دو آدم نمی شده. (یونانی)

 

A silver key can open an iron lock.

یک کلید نقره ای وقتی که می آید

قفل سخت آهنین را نیز بگشاید.

 

Into every life a little rain must fall.

نرمه بارانی سر هر زندگی باید ببارد.

 

To forget a wrong is the best revenge.

بدی را فراموش کردن بجاست

که گویی بهین انتقام شماست.

 

Thou wilt get no more of the cat, but the skin.

چیزی از یک گربه غیر از پوستش گیرت نمی آید.

 

He that will steal a pin will steal a better thing.

او که راحت سوزنی کش می رود

چیزی بهتر از آن می شود.

 

You have a face to God, and another to the devil.

چهره ای رو به خدا داری و یک چهره به سوی ابلیس.

 

He that will steal an egg will steal an ox.

آن کسی که می تواند تخم مرغی کش رود

دارد استعداد این که سارق گاوی شود.

 

Half a tale is enough to a wise man.

نیمی از یک داستان از بهر عاقل کافی است.

 

He that pities another remembers himself.

برای دیگری آن کس که دل بسوزاند

به یاد خویشتن افتاده و نمی داند.

 

Children and fools speak the truth.

بچه ها و احمق ها حرف راست می گویند.

 

Hasty climbers have sudden falls.

هرکسی یک هویی صعود نمود

سرنوشتش سقوط فوری بود.

 

A fool may give a wise man counsel.

عاقلی را ابلهی شاید که اندرزی دهد. (یونانی)

 

 

گلچین ضرب المثل های انگلیسی

بخش 47

 

A maid that laughs is half taken.

دختری که می خندد توی روی تو سرمست

یعنی این که شل شده و نیمی از مخش زده است.

 

Health is better than wealth.

سلامت ز ثروت بسی خوش تر است.

 

The fox’s wiles will never enter the lion’s head.

نیرنگ و حقه های یکی روبه حقیر

حاشا که می رسند به فکر بلند شیر.

 

There is a remedy for everything but death.

به جز مرگ، هر چیز را چاره ای است. (لاتین)

 

Do not trust gifts or favors if they come from an enemy.

دل به هر لطفی و هر هدیه ای ای دوست، نبند

گر فرستاده ای از جانب دشمن باشند.

 

It is a sair dung bairn that dare not greet.

بچه ای که جرئت گریه ندارد، بد کتک خورده.

 

The wolf finds a reason for taking the lamb.

گرگ وقتی که بخواهد بره را با خود برد

می تواند تا برای آن دلیلی آورد.

 

Drunken folks often truth.

مست ها حرف راست می گویند.

 

Too much zeal spoils all.

شور و شوق زیاد و پرنیرو

همگان را تباه می کند او. (فرانسوی)

 

He who has drunk will drink.

هرکسی می خورده باشد باز هم می می خورد.

 

The wine in the bottle does not quench thirst.

شرابی اگر توی بطری بماند

کجا تشنگی را فرومی نشاند.

 

Keep good men company and you shall be of the number.

پی نیکان بگیر و نیکو شو.

 

What is new cannot be true.

هر زمان تازه است و نو یک چیز

نتواند درست باشد نیز.

 

Adversity tries friends.

بدبیاری دوستان را آزمایش می کند.

 

He that once deceives is ever suspected.

او که یک بار به فرد دگری زد ترفند

دیگر او را همه با دیدۀ شک می نگرند.

 

Every book is a friend.

هر کتابی یک رفیق است.

 

He that promises too much means nothing.

هرکسی وعده و قولش خیلی است

هیچ میلی به وفا در وی نیست.

 

A wild goose never laid a tame egg.

غاز وحشی تخم اهلی تاکنون نگذاشته.

 

He that riseth betimes hath something in his head.

از خواب کسی که زود سربردارد

چیزی طرف انگار که در سر دارد.

 

Better the foot slip than the tongue.

به که ما را پا بلغزد تا زبان.

 

He that will not be counselled cannot be helped.

آن کس که هیچ پند نخواهد ز کس شنود

هرگز نمی توان به چنین کس کمک نمود.

 

He needs must go that the devil drives.

او که شیطان راندش باید رود.

 

He that will not have peace, God gives him war.

خدا برای طرف جنگ می فرستد اگر

خیال صلح و صفایش نباشد اندر سر.

 

Old men are twice children.

پیرمردان کودک اندر کودک اند. (یونانی)

 

In a calm sea every man is a pilot.

چو دریاست آرام و بادی در او نیست

برای خودش هرکسی ناخدایی است.

 

Spare the rod and spoil the child.

ترکه را فروگذار و بچه را تباه کن.

 

The more you get, the more you want.

هرقدَر بیش تر به دست آری

باز هم بیش تر طمع داری.

 

A living ass is better than a dead lion.

خر زنده ز شیر مرده سر است.

 

Rich people are everywhere at home.

اغنیا در هرکجا هستند

در سرای خویش بنشستند. (آلمانی)

 

No longer foster, no longer friend.

ناهار و شام اگر که نباشد، رفیق نیست.

 

He loves me for little that hates me for naught.

بی دلیل از من اگر کینه گرفته، لابد

با دلیلی الکی عاشق من خواهد شد.

 

He that sends mouths sends meat.

همان که دهان می فرستد غذا می فرستد.

 

What is worth doing is worth doing well.

به انجامش اگر یک چیز ارزد

به خوب انجام دادن نیز ارزد.

 

Empty casks make the most noise.

خم های تهی صدایشان بیش تر است.

 

What one cannot, another can.

آنچه از دست یکی ساخته نیست

پیشۀ عادی فرد دگری است.

 

There is no little enemy.

چیزی به اسم دشمن کوچک نداریم.

 

Better the last smile than the first laughter.

آخرین لبخند کو بر لب نشست

از نخستین خندۀ ما خوش تر است.

 

Wishes never fill a sack.

حاش لله آرزوها گونی ای را پر کنند. (ایتالیایی)

 

He who does not bait his hook fishes in vain.

هرکه بر قلاب خود طعمه نبست

کار ماهیگیری اش بیهوده است.

 

A girl draws more than a rope.

دختری بیش از طنابی می کشد. (اسپانیولی)

 

Who knows not to swim goes to the bottom.

به ته آب می رود یارو

گر شنا را بلد نباشد او.

 

The end crowns the work.

پایان عمل بر سر او تاج نهد. (لاتین)

 

He that despiseth small things shall fall by little and little.

چیزهای خرد را هرکس که می دارد زبون

اندک اندک می کند پسرفت و گردد سرنگون.

 

Youth and age will never agree.

جوانی و پیری محال است با هم توافق کنند.

 

The finest shoe often hurts the foot.

کفش های شیک و ناز و دلپسند

اغلب اوقات پا را می زنند.

 

Morning is the time for study.

صبحدم موقع مطالعه است.

 

One day of a wise man is better than the whole life of a fool.

فقط یک روز عاقل هست برتر

ز یک عمر جناب اسکل خر.

 

There is a scabby sheep in every flock.

به هر گله ای گوسفند گری است.

 

Great pain and little gain make a man soon weary.

رنج بسیار و سود اندک و بد

آدمی را سریع خسته کند.

 

Fiddler’s fare; meat, drink, and money.

مزد یک مطرب: غذا، مشروب و پول.

 

The more danger, the more honour.

هرقدَر بیش تر خطر دارد

افتخاری بزرگ تر دارد.

 

 

گلچین ضرب المثل های انگلیسی

بخش 46

 

Women’s tongues are their swords, and they do not let them rust.

آنچه شمشیر ن است زبان است و ن

نتوانند که زنگار ببینند بر آن.

 

Do not put your cart before the horse.

گاری ات را جلوی اسب نبند. (لاتین)

 

Belles are not for the beaux.

دختران دلربا و دلپسند

قسمت خوشگل پسرها نیستند. (فرانسوی)

 

Life is what you make it.

زندگی آن چیزی است که خودت می سازی.

 

Nobody calls himself rogue.

حاش لله که یک آدم، به هر اندازه که بد

لقب رذل پدرسوخته بر خود بنهد.

 

The devil is not always at a poor man’s door.

ابلیس همیشه جلوی خانۀ یک مرد گدا نیست.

 

What is marriage, mother? Daughter, it is spinning, bearing children, and weeping.

مادر من، به من بگو که چه چیز

معنی ازدواج مرد و زن است؟

دخترم، ازدواج نخ ریسی

بچه زاییدن و گریستن است. (پرتغالی)

 

Do not cast your pearls before swine.

دانه های دُر خود را جلوی خوک نریز.

 

He that never climbed never fell.

او که در عمر خود نکرد صعود

هیچ موقع سقوط هم ننمود.

 

There is a devil in every berry of the grape.

در دل هر حبۀ انگور شیطانی است. (ترکی)

 

What may be done at any time will be done at no time.

آن کار که هر وقتی انجام توان دادن

حاشا که چنین کاری انجام شود اصلاً.

 

Sorrow will wear away in time.

ماتم زمان که می گذرد آب می رود.

 

Who more busy than he that hath least to do?

سر کی گرم تر از انسانی است

که به جز کار کمی او را نیست؟

 

It is better to be lucky than wise.

خوش شانس بودن به ز عاقل بودن است.

 

The world is a ladder for some to go up and some down.

جهان یک نردبان باشد به زیر پای آدم ها

که یک دسته از آن پایین روند و دسته ای بالا.

 

Hope is as cheap as despair.

امیدم همون قدر ارزونه که ناامیدی.

 

The most cunning are the first caught.

آن کسان کز همه مکارترند

از همه زودتر افتند به بند. (فرانسوی)

 

The wheel of time, and of fortune is still rolling.

چرخ زمان و چرخ بخت هنوز چرخ می زنند.

 

Never do evil that good may come of it.

مطلقاً شری نکن با این گمان

تا مگر خیری به دست آید از آن.

 

A full purse makes the mouth to speak.

یک کیسۀ پر هر دهانی را به گفتار آورد.

 

Better suffer ill than do ill.

طاقت و صبر در برابر شر

از به پا کردنش بسی خوش تر.

 

We shall lie all alike in our graves.

همه یک جور توی قبرمان خواهیم خوابید.

 

He that would eat the fruit must climb the tree.

هرکسی که میوه را طالب شود

از درختش باید او بالا رود.

 

The dead and the absent have no friends.

مردگان و غایبان را دوست نیست.

 

Words spoken in an evening the wind carrieth away.

عصرها هر چیزی انسان بر زبان می آورد

باد معمولاً به همراه خود آن را می برد.

 

Honour blossoms on the grave.

بر گور شکوفه می کند عز و شرف.

 

You are never too old to change your ways.

تو هرگز نیستی آن قدرها پیر

که پنداری شده آن قدرها دیر

که دیگر عاجزی و ناتوانی

ز تغییر مسیر زندگانی.

 

The more prudish the more unchaste.

هرکه بوالهوس تر است خشکه مقدس تر است.

 

You know good manners, but you use but few.

ادب و تربیت بلد هستی

ولی آن را به کار کم بستی.

 

He is wise who can make a friend of a foe.

او که دشمن را تواند کرد دوست، عاقل اوست.

 

You may know by a handful the whole sack.

فقط با مشتی از آن می توانی

درون کل گونی را بدانی.

 

He that has no enemies has no friends.

هرکسی دشمن ندارد، دوستی اصلاً ندارد.

 

He who swells in prosperity will shrink in adversity.

وقت سعادت او که پر از باد می شود

در موقع مصیبت خود آب می رود.

 

Gluttony kills more than the sword.

پرخوری بیش از دم شمشیر آدم می کشد.

 

He’s up at five,

And he will thrive.

شده بیدار پنج صبح این مرد

لاجرم پیشرفت خواهد کرد.

 

One must howl with the wolves.

زوزه باید کشید با گرگان.

 

The longest journey starts with a single step.

هرقدَر هست سفر دور و دراز

با یکی گام تو گردد آغاز. (چینی)

 

Wrong never comes right.

غلط محال بُود که درست از آب درآید.

 

All is not lost that is in danger.

هرکجا چیزی اگر در خطر است

نه چنین است که کلاً هدر است.

 

All the world and his wife.

کل دنیا یه طرف، همسر آقا یه طرف.

 

He that commits a fault thinks everyone speaks of it.

او که کار بد و زشتی بکند پندارد

هرکسی قصۀ آن را به زبان می آرد.

 

No striving against the stream.

برخلاف جریان زور نزن.

 

He who does not rise early never does a good day’s work.

مرد وقتی که سحرخیز نباشد، عمراً

کار روزانۀ خوبی بتواند کردن.

 

Stolen apples are sweetest.

سیب ی مزه اش شیرین تر است.

 

He that sings on Friday will weep on Sunday.

جمعه آواز که می خواند مرد

روز یکشنبه فغان خواهد کرد.

 

Do not cross the bridge till you come to it.

رد نشو از روی پل تا نرسیدی به آن.

 

He that praiseth himself spattereth himself.

به خود لای و لجن می پاشد آن مرد

که خود را مدح و تحسین و ثنا کرد.

 

Good watch prevents misfortune.

هوشیاری سد راه بدبیاری می شود.

 

If you run after two hares, you will catch neither.

گر به دنبال دو خرگوش دوی

صاحب هیچ کدامش نشوی. (لاتین)

 

After mischance every one is wise.

پس از بدبیاری همه عاقل اند.

 

گلچین ضرب المثل های انگلیسی

بخش 45

 

The devil dares not peep under a maid’s coat.

ابلیس بترسد که کشد یک سرکی

در زیر کت و مانتوی دخترکی.

 

For a tint thing care not.

غصۀ هر چیز خردی را نخور.

 

Better to be a free bird than a captive king.

یکی مرغک شاد و آزاد و مست

ز یک شاه دربند بودن سر است. (دانمارکی)

 

After death, the doctor.

بعد مردن مریض تازه دکتر آمده.

 

Man is fire, woman is tow, and the devil comes and blows.

مرد آتش و زن هم بُود الیاف کتان

سرمی رسد و می دمد ابلیس بر آن.

 

Do not leave your manners on the doorstep.

ادب و تربیتت را دم در جا نگذار.

 

A cheerful wife is the spice of life.

زن سرزندۀ از شادی مست

نمک زندگی شوهرش است.

 

In the house of the fiddler all are dancers.

در سرای ویلن زن همگی رقاص اند.

 

An old doctor and a young lawyer.

پزشک پیر و وکیل جوان (: زبردست اند

و توی حرفۀ خویش این دو بهترین هستند).

 

A burden which one chooses is not felt.

باری که انتخاب شود حس نمی شود.

 

All is lost that is put in a riven dish.

هرچه باشد توی بشقابی ترک خورده

کل آن را با خودش باد فنا برده.

 

Borrowed garments never sit well.

لباس عاریه ای زار می زند به تنت.

 

You have married a beauty? So much the worse for you.

تو وصلت کرده ای با روی زیبا؟

به خود بسیار بد کردی؛ دریغا. (ایتالیایی)

 

He is desperate that thinks himself so.

کسی درمانده می ماند که باور کرده درمانده.

 

Love sees no faults.

عشق اگر در دیده بنشیند

هیچ عیبی را نمی بیند.

 

It is hard to please all.

جلب رضایت همگان کار مشکلی است.

 

Take a woman’s first advice and not her second.

اولین پند زنی را می پذیر

دومی را مطلقاً جدی نگیر. (فرانسوی)

 

Kitchen physic is the best physic.

بهترین دکتر ما آشپزخانۀ ماست.

 

Where love is little, there’s little trust.

عشق هر جایی که کوچک می شود

اعتماد آدم اندک می شود.

 

A toom purse makes a blate merchant.

تاجر بی مایه ترسو می شود.

 

The more knave, the better luck.

هرکسی نابکارتر باشد

شانس او برقرارتر باشد.

 

His wits are wool-gathering.

عقل او داره پشم می چینه.

 

He that falls today may rise tomorrow.

او که امروز می افتد چه بسا

که به پا خاسته باشد فردا.

 

One man’s trash is another man’s treasure.

زباله های یکی گنج های دیگری اند.

 

Fancy may bolt bran and think it flour.

خیال ما چه بسا که سبوس در غربال

به جای آرد بریزد؛ زهی خیال محال.

 

Do as I say, not as I do.

آنچه که گفتم بکن، نه آنچه که کردم.

 

He that runs fast will not run long.

چو تند می دود کسی

یقین نمی دود بسی.

 

A coward is always cruel.

فرد بزدل همیشه سنگدل است.

 

Absence is a foe to love; away from the eyes, away from the heart.

هجران و فراق دشمن عشق شود

از دل برود هر آن که از دیده رود.

 

A little mischief is too much.

کمی بدجنس بودن هم زیاد است.

 

She who loves an ugly man thinks him handsome.

هر زنی کو عاشق یک مرد نازیباست

در خیالش مرد او بسیار خوش سیماست. (اسپانیولی)

 

One doth the scathe, and another hath the scorn.

یکی ضرر زد و آن دیگری ملامت شد.

 

The more women look in their glass, the less they look into their hearts.

زن هرچه نظر در آینه بیش کند

کم تر نظری توی دل خویش کند.

 

A watched pot never boils.

دیگی که به آن زل بزنی جوش نیاید.

 

Love will creep where it cannot go.

عشق اگر عازم جایی بشود

می خزد گر نتواند برود.

 

You catch more flies with honey than with vinegar.

با عسل بیش تر از سرکه مگس می گیری.

 

He that is master of himself will soon be master of others.

هر زمان ارباب و آقای خودش شد یک نفر

او به زودی می شود ارباب افراد دگر.

 

As is the lover so is the beloved.

دلداده هر جوری که باشد، دلبرش آن جوری است. (ایتالیایی)

 

Wounds may heal, but not those made by ill words.

ای بسا که زخم ها درمان شوند

غیر زخم حرف های ناپسند.

 

One’s too few, three too many.

یکی خیلی کم است و سه تا خیلی زیاد است.

 

A bow long bent grows weak.

کمان زمان زیادی اگر کشیده بماند

ضعیف می شود و بر هدف زدن نتواند.

 

No love to a father’s.

عشقی به پای عشق یه بابا نمی رسه.

 

He must not expect good that does evil.

کسی که شر و بدی می کند به خلق جهان

امید خیر نباید که دارد از دگران.

 

A foolish woman is known by her finery.

یک زن بی عقل را با زرق و برقش می شناسند. (فرانسوی)

 

Love lives in cottages as well as in courts.

عشق سکنی می گزیند هرکجا

هم درون کوخ ها، هم کاخ ها.

 

Love makes labour light.

عشق کار سخت را آسان کند.

 

Honour without profit is a ring on the finger.

فخر اگر فایده ای در وی نیست

فقط انگشتر در انگشتی است. (اسپانیولی)

 

In the husband wisdom, in the wife gentleness.

خرد در شوهر و در زن لطافت.

 

Who digs a trap for others ends up in it himself.

تله هرکس بکند بهر کسان دیگر

آخرش در تلۀ خویش بیفتد با سر.

 

Love is the only object of love.

فقط عشق منظور عشق است و بس.

 

He who maketh others wretched is himself a wretch, whether prince or peasant.

هرکسی از دست ظلمش دیگری بیچاره زیست

شاه باشد یا رعیت، او خودش بیچاره ای است.

 

 

گلچین ضرب المثل های انگلیسی

بخش 44

 

Do, but dally not; that’s the widow’s phrase.

این کلام بیوه زن باشد که گفت:

کار خود را کن، نزن هی لاس مفت.

 

Give a dog a bad name and hang him.

به سگ تهمتی زن، به دارش بکش.

 

There are only two good women in the world; one of them is dead, and the other is not to be found.

تنها دو زن خوب و پسندیده در این خانۀ هستی است

مرده ست یکی شان، دگری نیز که پیداشدنی نیست. (آلمانی)

 

Pour not water on a drowned mouse.

روی یک موش غریق آب نریز.

 

Courting and wooing bring dallying and doing.

نخست ابراز عشق و خواستگاری

سپس لاسیدن است و کامکاری.

 

What greater crime than loss of time?

از وقت کشی بزرگ تر جرمی هست؟

 

A grunting horse and a groaning wife seldom fail their master.

یک اسب خرخرو و یک عیال غرغروی گند

به ریش صاحب بیچارۀ خود بسته می مانند.

 

He is no man’s enemy but his own.

دشمن هیچ کسی نیست، مگر شخص خودش.

 

Always a bridesmaid, never a bride.

همواره ساقدوش عروسی است

هرگز خودش عروس ولی نیست.

 

Pain past is pleasure.

رنج به پایان که رسد لذت است.

 

He that will thrive must ask leave of his wife.

آن مرد که پیشرفت را طالب شد

باید که اجازه گیرد از همسر خود.

 

Diligence is the mother of good luck.

سختکوشی مادر خوش شانسی است.

 

Love and business teach eloquence.

یکی عشقه، یکی هم کاسبی که

فصاحت رو به آدم یاد می ده.

 

When in doubt, leave out.

چو شک داری به یک چیزی ولش کن.

 

Men hold the reins, but the women tell them which way to drive.

مردها افسار را گیرند، اما همچنان

زن بدیشان گوید اسبت را کدامین سو بران.

 

Pry not into other people’s affairs.

در احوال مردم فضولی نکن.

 

If you love me, John, your acts will tell me so.

جان، گر غم عشق من به جانت افتاد

اعمال تو از عشق خبر خواهد داد. (اسپانیولی)

 

If one will not, another will.

اگر یکی نکند، فرد دیگری بکند.

 

He that is born to be hanged shall never be drowned.

هرکسی تقدیر او مرگی است بر بالای دار

غرق در آبی نخواهد بود در پایان کار.

 

Worrying never did anyone any good.

دلشوره برای هیچ کس خیر نداشت.

 

An ass laden with gold overtakes everything.

آن الاغی که طلا بار وی است

از همه پیش زدن کار وی است.

 

Friends are thieves of time.

دوستان ان وقت آدم اند.

 

Change of weather is the discourse of fools.

آنچه موضوع حرف احمق هاست

بحث تغییر وضع آب و هواست.

 

Hope well and have well.

امیدوار بشو تا که نیکبخت شوی.

 

Where the devil can’t go himself, he sends an old woman.

هرکجا ابلیس نتواند رود

جای او یک پیرزن راهی شود. (آلمانی)

 

To deceive oneself is very easy.

فریب خویشتن بسیار سهل است.

 

It is not What is she, but What has she.

مسئله این نیست که دختره کیست

مسئله این است که صاحب چیست.

 

A woman’s vengeance knows no bounds.

کینه توزی یک زن حد و مرز نشناسد. (آلمانی)

 

It is easy to be generous out of another man’s purse.

خرج اگر از جیب فردی دیگر است

دست و دلبازی بسی آسان تر است. (دانمارکی)

 

The fool hunts for misfortune.

جناب خنگ بی خرد بلا شکار می کند.

 

You burn your house to rid it of the mouse.

خانۀ خود را تو آتش می زنی

تا از آن یک موش بیرون افکنی.

 

Every poor man is a fool.

هر مرد فقیر یک خرفت است.

 

The cow knows not what her tail is worth till she hath lost it.

گاوه اون وقتی که دمش دیگه نیست

قدر دمو تازه می فهمه که چیست.

 

Women are words, men are deeds.

ن واژه هایند و مردان عمل ها.

 

An ass loaded with gold climbs to the top of the castle.

روی هر خر که طلا بار شود

تا سر کنگرۀ کاخ رود.

 

A mother’s love is ever fresh.

عشق یک مادر همیشه تازه است.

 

A girl unemployed is thinking of mischief.

در سر دختری که بیکار است

هوس فتنه است و آزار است. (فرانسوی)

 

Envy never enriched any man.

حسادت کسی را توانگر نکرده.

 

All is well when the mistress smiles.

لبخند اگر که روی لب خانمی نشست

یعنی عجالتاً همه چیزی مرتب است.

 

A beggar’s purse is always empty.

جیب های یک گدا همیشه خالی است.

 

Wise men learn by other men’s mistakes; fools, by their own.

عاقلان از اشتباه دیگران گیرند پند

ابلهان با اشتباه خویش دانا می شوند. (لاتین)

 

Thrift is good revenue.

صرفه جویی درآمد خوبی است. (لاتین)

 

Two dogs fight for a bone, and a third runs away with it.

سر استخوانی دو سگ گرم جنگ

سگ سومی گیرد و جیم فنگ.

 

An empty purse frights away friends.

یک جیب خالی دوستان را می رماند.

 

Keep your eyes wide open before marriage and half shut afterwards.

هر وقت که خواستی بگیری همسر

چشمان تو باز باز باشد خوش تر

اما پس از ازدواج بهتر این است

چشمان تو نیمه بسته باشد دیگر.

 

The dead are soon forgotten.

مردگان فوری ز خاطر می روند.

 

He that loves the tree loves the branch.

هرکسی بر درخت اگر دل بست

عاشق شاخه نیز حتماً هست.

 

One scabbed sheep infects a whole flock.

گوسفندی گر تمام گله را گر می کند. (لاتین)

 

If the dog bark, go in; if the bitch bark, go out.

سگ نر پارس وقتی کرد راحت باش و داخل شو

ولی چون ماچه سگ باشد بترس از او و بیرون رو.

 

Giving to God is no loss.

دادن به خداوند هدر دادن نیست.

 

New grief awakens the old.

 

گلچین ضرب المثل های انگلیسی

بخش 43

 

Beware of a mule’s hind foot, a dog’s tooth, and a woman’s tongue.

همواره ز پای عقب قاطر و نیز

دندان سگ و زبان زن می پرهیز.

 

There is a medium between painting the face and not washing it.

بین آرایش یک چهره و ناشستگیاش ربطی هست.

 

An ass prefers oats to roses.

چنین فکری اندر ضمیر خر است

که جو از گل سرخ هم بهتر است.

 

It is good to marry late or never.

خوب است که زن گیری یا بعداً و یا اصلاً.

 

It is a good horse that never stumbles,

And a good wife that never grumbles.

اون اسبی به دردبخوره که هیچ وقت سکندری نخوره

و اون زنی به دردنخوره که همیشه مشغول غرغره.

 

A fool is pleased with his own folly.

بی عقل ز بی عقلی خود خرسند است.

 

For whom does the blind man’s wife adorn herself?

زن مردی که هست نابینا

بهر کی پس بزک کند خود را؟

 

A fool is fulsome.

بی خرد حال به هم زن باشد.

 

Forced love is the mother of hatred.

عشق اگر زورکی و اجباری است

مادر نفرت است و بیزاری است.

 

Happy go lucky.

هرکس که خوشحال است خوش شانس خواهد بود.

 

Where ghosts walk, there is loving or thieving.

وقتی که اشباح جایی روان اند

یا عاشقان یا ان در آن اند. (آلمانی)

 

No sweat, no sweet.

بی عرق شیرینی ای در کار نیست.

 

A ship and a woman are ever repairing.

هستند همیشه این دو تن: کشتی و زن

انگار که در حالت تعمیر شدن. (لاتین)

 

Music helps not the toothache.

موسیقی دوای درد دندان نیست.

 

Whom you love best, to them you can say least.

با همان هایی که آنان را فزون تر دوست می داری

کم ترینِ حرف ها را می توانی بر زبان آری.

 

Do evil and look for the like.

بدی کن و به جوابش در انتظار بدی باش.

 

Where there is no love, all faults are seen.

هرکجا عشق نه پیدا باشد

هرچه عیب است هویدا باشد.

 

Haste makes waste.

عجله باعث اسراف شود.

 

In love’s wars, he who flieth is conqueror.

یک اصل در نبرد دو دلداده واضح است

مردی عقب نشینی اگر کرد فاتح است.

 

It is better to give than to receive.

دادن از دریافت کردن خوش تر است.

 

Better have an ill ass than be your own ass.

یک خر بد داشته باشی اگر

از خر خود بودن تو خوب تر.

 

Many a little makes a mickle.

یک عالمه کوچولو یک بزرگ می سازند. (یونانی)

 

He that hath a wife and children wants not business.

مردی که زنی دارد و فرزندانی

بی مشغله و کار نماند آنی.

 

Love of money is the root of all evil.

ریشۀ هر نوع شری حب مال است.

 

If you sue a beggar, you will get but a louse.

وقتی از مرد گدایی تو شکایت کردی

سر جمعش شپشی را تو به دست آوردی.

 

No alchemy like saving.

چون پس انداز کیمیایی نیست.

 

If you talk to yourself, you speak to a fool.

با خود که حرفی می زنی

همصحبت یک کودنی.

 

Money in purse will be always in fashion.

پول توی جیب تا همیشۀ خدا مد است.

 

Thou canst not joke an enemy into a friend; but thou may’st a friend into an enemy.

به یک شوخی نشاید دشمنی را دوست گردانی

ولی می سازی از یک دوست یک دشمن به آسانی.

 

Frugality is an estate.

صرفه جویی مثل یک دارایی است.

 

Fools and little dogs are ladies’ play-fellows.

خل ها و سگان فسقلی هر جایند

بازیچۀ دست های خانم هایند.

 

Dead men don’t bite.

مرده ها گاز نمی گیرند. (لاتین)

 

A little nonsense now and then,

God tempers the wind to the shorn lamb.

بهر آن بره که چیدند ز تن پشمش را

باد را می کند آرام و دل انگیز خدا. (فرانسوی)

 

A child’s sorrow is short-lived.

عمر اندوه بچه کوتاه است.

 

Hidden troubles disquiet most.

هر زمان دردسری پنهانی است

بیش تر موجب سرگردانی است.

 

The bait hides the hook.

طعمه پنهان می کند قلاب را.

 

He is rich enough that wants nothing.

کسی که ز هر خواهشی برکنار است

به اندازۀ کافی او مایه دار است. (لاتین)

 

A prophet is not recognized in his own land.

در سرزمین خویش پیمبر غریبه است.

 

Who chatters to you will chatter of you.

هرکه پیش تو ز مردم بد گفت

پیش مردم ز تو بد خواهد گفت.

 

Where there is peace, God is.

هر جا که صلح هست، خدا هست.

 

That that comes of a cat will catch mice.

آنچه از گربه سر برون آورد

موش ها را شکار خواهد کرد. (یونانی)

 

A cock is bold on his owndunghill.

هر خروسی روی تل فضله اش پرجرئت است. (لاتین)

 

If the laird slight the lady, so will all the kitchen boys.

حضرت آقا به خانم چون که توهین می کنند

نوکران مطبخی بالجمله همچین می کنند.

 

A leg of a lark is better than the body of a kite.

یک پای چکاوک به سراپای زغن می ارزد.

 

Please the eye and plague the heart.

دیده ات را به نگاهی بنواز

و به سوزی دلکت را بگداز.

 

Everybody loves a lord.

هرکسی دوستدار یک لرد است.

 

He who giveth to the poor lendeth to the Lord.

او که به دست فقرا می دهد

قرض تو گویی به خدا می دهد.

 

An obedient wife commands her husband.

همسر فرمانبری فرمان به شوهر می دهد.

 

Fall not out with a friend for a trifle.

برای پشیزی که ارزد دو جو

گلاویز با دوست خود نشو.

 

A fool’s bolt is soon shot.

ترکش یک بی خرد زود خالی می شود.

 

Experience may teach a fool.

تجربه شاید به فردی بی خرد

40 ضرب المثل دانمارکی

 

Aldrig er saa gammel en Kiærling, kommer der Ild i hende hun springer jo.

A woman may be ever so old, if she takes fire she will jump.

هر زنی هرقدر هم که سالخورد و پیر شد

هر زمان آتش بگیرد می پرد از جای خود.

 

Alle ville længe leve, men Ingen vil gammel hedde.

All wish to live long, but none to be called old.

همگان طالب یک عمر درازند، اما

هیچ کس پیر نخواهد که بخوانند او را.

 

Alt leer folsk Mand, naar Anden leer.

A fool laughs when others laugh.

دگران هر زمان که می خندند

آدم کله پوک می خندد.

 

Ave er god naar hun kommer i Tide.

Correction is good when administered in time.

اصلاح خوش است اگر به هنگام

اصلاح امور گیرد انجام.

 

Bange Hierte vandt aldrig fager Mö.

Faint heart never won fair lady.

دلک دلبرکی زیبا را

مرد بزدل نتواند ببرد.

 

Bedre er tyndt Öl end tom Tönde.

Better weak beer than an empty cask.

آبجو گرچه نه عالی باشد

خوش تر از یک خم خالی باشد.

 

Blomster er Frugtens Fæstepenge.

Flowers are the pledges of fruit.

در باغ شکوفه های دلبند

بیعانۀ میوه های باغ اند.

 

Den Pung er tom anden Mands Penge ligge udi.

That’s but an empty purse which is full of other men’s money.

کلهم یک کیف توخالی است آن

پرشده از پول های دیگران.

 

Den som siger hvad han vil, maa höre hvad han ikke vil.

He who says what he likes, must hear what he does not like.

او که هر چیزی دلش می خواست گفت

بشنود آنچه نمی خواهد شنفت.

 

Det er ei Börneværk naar Kiærling dandser.

It is no child’s play when an old woman dances.

چو یک پیرزن گرم قر دادنی است

چنین صحنه ای بچه بازی که نیست.

 

Det er en ringe Aarsag, hvorfor Ulven æder Faaret.

It needs but slight provocation to make the wolf devour the lamb.

به یک بهانۀ پوچ و دلیل مختصری

نیاز هست که تا گرگ بره را بدرد.

 

Det er godt at raade naar Lykken er med.

It is easy to manage when fortune favours.

هر زمان بخت کسی خندان است

کردن هر عملی آسان است.

 

Det er godt at være tfri af en andens Pung.

It is easy to be generous out of another man’s purse.

خرج اگر از جیب فردی دیگر است

دست و دلبازی بسی آسان تر است.

 

Det er ingen liden Skalk der kiender en stor.

He is no small knave who knows a great one.

نابکار کوچکی آن مرد نیست

کو بداند نابکار گنده کیست.

 

Eet Haar efter andet, gjör Bonden skaldet.

Hair by hair, and the head gets bald.

یه دونه مو، یه دونه مو

کچل می شه سر عمو.

 

En andens Hest og egen Svöbe, kan meget taale.

Another man’s horse and your own whip can do a great deal.

اسب مردی دیگر و شلاق تو

کارهای باشکوهی می کنند.

 

Enhver Tosse mener, han er klog nok.

Every fool thinks he is clever enough.

هر خلی پیش خودش پندارد

که به اندازۀ کافی رند است.

 

Fagre Ord fryde en Daare, og stundom fuldvis en Mand.

Fair words please the fool, and sometimes the wise.

حرف های دلفریب و دلپسند

مایۀ خرسندی بی عقل ها

همچنین گاهی خردمندان شوند.

 

For meget og for lidt fordærver alting.

Too little and too much spoils everything.

خیلی کم و خیلی زیاد

هرچیز را بر باد داد.

 

“Fy dig an, saa sort du er!” sagde Gryden til Leerpotten.

”Fie upon thee, how black thou art!” said the kettle to the saucepan.

اَه اَه، که چه سان سیاه هستی

کتری به کماجدان چنین گفت.

 

Gien ei af dig det, der ei löber paa dig.

Drive not away what never came near you.

هیچ هنگام نران از بر خود

آنچه هرگز به تو نزدیک نشد.

 

Giev Mand giör sig ikke til Hund for et Beens Skyld.

An honest man does not make himself a dog for the sake of a bone.

هیچ انسان شریفی در جهان

سگ نخواهد شد برای استخوان.

 

Giver Gud ei Skiepper fulde, saa giver han Skeer fulde.

If God give not bushelfuls, he gives spoonfuls.

وقتی خداوند صمد

پیمانه پیمانه نداد

قاشق به قاشق می دهد.

 

Godt er at sidde ved Styret i stille Veir.

It is easy to sit at the helm in fine weather.

نشستن پشت سکان است آسان

زمانی که نباشد باد و بوران.

 

Hest skal gaae til Krybben, ikke Krybben til Hest.

The horse must go to the manger, and not the manger to the horse.

اسب باید سوی آخور برود

نه که آخور برود جانب اسب.

 

Hielp dig selv da hielper dig Gud.

Help yourself, and God will help you.

به خودت خیز و کمک کن ای مرد

و خدا هم کمکت خواهد کرد.

 

Hielp er god, saa nær som i Grödfadet.

Help is good everywhere, except in the porridge-bowl.

کمک اندر همه جا مطلوب است

به جز البته سر کاسۀ آش.

 

Man fanger flere Fluer med en Draabe Honning end med en Tönde Ædike.

More flies are caught with a drop of honey than with a barrel of vinegar.

قطره ای شهد و عسل بیش تر از

بشکه ای سرکه مگس می گیرد.

 

Man tör ei ved at hænge Klokke paa Giekken, han ringer sig nok selv.

There is no need to fasten a bell to a fool, he is sure to tell his own tale.

بر گردن یک خنگ به زنگوله چه حاجت

او قصۀ خود را به تو البته بگوید.

 

Medens græsset groer döer Horsemoder.

While the grass is growing the mare dies.

تا زمان رسیدن علف است

مادیان از گرسنگی تلف است.

 

Naar Enden er god er alting godt.

All’s well that ends well.

هرچه آخرش خوب است

پای تا سرش خوب است.

 

Naar jeg har Penge i min Pung, da har jeg Mad i min Mund.

When I have money in my purse, I have food in my mouth.

توی جیبم پول تا دارم

در دهانم هم غذا دارم.

 

Naar Kat og Muus giör eet, har Bonden tabt.

When cat and mouse agree, the farmer has no chance.

اگر گربه و موش با هم بسازند

کشاورز بیچاره شانسی ندارد.

 

Naar Katten er borte, löbe Musene paa Bænken.

When the cat’s away the mice will play.

گربه وقتی که از این جا غایب است

60 ضرب المثل اسپانیولی

 

A barba de necio aprenden todos á rapar.

On a fool’s beard all learn to shave.

روی ریش مردک احمق همه

یاد می گیرند دلاکی شوند.

 

A la vulpeja dormida, no le cae nada en la boca.

Nothing falls into the mouth of a sleeping fox.

توی حلق روبه خفته

مفتکی چیزی نمی افته.

 

Amigo reconciliado, enemigo doblado.

A reconciled friend is a double enemy.

دشمن اندر دشمن است آن دوستی که داشتی

کو پس از قهری که کرده می کند باز آشتی.

 

Amor de niño, agua en cesto.

A boy’s love is water in a sieve.

عشق پسری جوان و کم سال

آبی است که هست توی غربال.

 

Amor loco, yo por vos, y vos por otro.

Mad love—I for you, and you for another.

عشق جگرسوز جنون آوری

من به تو دارم، تو به آن دیگری.

 

A muger mala poco le aprovecha guarda.

There is little use in watching a bad woman.

جنس یک زن خراب باشد اگر

رنج پاییدنش رود به هدر.

 

Aunque el decidor sea loco, el escuchador sea cuerdo.

Though the speaker be a fool, let the hearer be wise.

گرچه گویندۀ حرف ابله و جاهل باشد

شنونده بگذارید که عاقل باشد.

 

Ausencia enemiga de amor; quan lejos de ojo, tan lejos de corazon.

Absence is a foe to love; away from the eyes, away from the heart.

هجران و فراق دشمن عشق شود

از دل برود هر آن که از دیده رود.

 

De la mano á la boca se pierde la sopa.

Between the hand and the mouth the soup is lost.

در همین راه بین دست و دهان

دیگر از سوپمان نمانده نشان.

 

Dios es el que sana, y el médico lleva la plata.

God cures, and the doctor takes the fee.

گرچه بیماران شفاشان از خداست

حق ویزیتش برای دکتراست.

 

El bobo, si es callado, por sesudo es reputado.

A fool, if he holds his tongue, passes for wise.

خرفتی را خردمندی شمارند

اگر زیپ دهانش را ببندد.

 

El cuerdo no ata el saber á estaca.

The wise man does not hang his knowledge on a hook.

دانش خود را چو عاقل بود مرد

روی یک قلاب آویزان نکرد.

 

El huego y el amor no dicen: Vate á tu lavor.

Fire and love do not say “Go to your work.”

آتش و عشق نگویند به تو

در پی کار خودت باش و برو.

 

El lobo do halla un cordero, busca otro.

Where the wolf gets one lamb it looks for another.

هرکجا گرگ بره ای را یافت

در پی بره ای دگر گردد.

 

En buen dia buenas obras.

The better day the better deed.

هرچه یک روز نکوتر باشد

کار روزانۀ آن سر باشد.

 

En casa del ahorcado no se ha de mentar la soga.

Never speak of a rope in the house of a man who was hanged.

در خانۀ مردی که به دارش زده اند

از بند و طناب هیچ حرفی نزنید.

 

En casa del moro no hables algarabía.

Do not talk Arabic in the house of a Moor.

داخل خانۀ یک مرد عرب

به زبان عربی حرف نزن.

 

En casa de muger rica, ella manda siempre, y él nunca.

In the rich woman’s house she always commands; he never.

در سرای یک زن خرمایه دار

زن همیشه می دهد فرمان، نه مرد.

 

En tierra de ciegos el tuerto es rey.

The one-eyed man is a king in the country of the blind.

در مملکت کوران

یک چشم بُود سلطان.

 

En tierra seca el agua salobre es buena.

On dry land even brackish water is good.

توی یک صحرای بی آب و علف

آب شوری نیز دلچسب و خوش است.

 

Esa es buena y honrada que es muerta y sepultada.

She is good and honoured who is dead and buried.

زنی خوب و شرافتمند باشد

که مرده ست و درون گور خفته.

 

Fiar de Dios sobre buena prenda.

Trust in God upon good security.

به خداوند توکل بکنید

فقط آن وقت که خاطرجمعید.

 

Frailes sobrand’ojo alerte.

Where friars abound keep your eyes open.

هر جا که راهب ها زیادند

چشمان خود را خوب وا کن.

 

Guayas! padre, que otra hija os nasce.

Alas! father, another daughter is born to you.

ای پدر، آه و دریغا! دردا!

باز هم صاحب دختر شده ای.

 

Juras del que ama muger, no se han de creer.

The oaths of one who loves a woman are not to be believed.

کسی که دلش بی قرار زنی است

قسم های او ناپذیرفتنی است.

 

La muger del ciego para quien se affeyta?

For whom does the blind man’s wife adorn herself?

زن مردی که هست نابینا

بهر کی پس بزک کند خود را؟

 

La muger hermosa ó loca ó presuntuosa.

A handsome woman is either silly or vain.

وقتی که یک زن ناز و قشنگ است

یا عن دماغ است یا که مشنگ است.

 

La muger y la tela, no las cates á la candela.

Choose neither a woman nor linen by candlelight.

نه عیال خود را، نه کتان خود را

هچ موقع زیر نور شمعی نگزین.

 

La primera muger escoba, y la segunda señora.

La primera muger escoba, y la segunda señora.

اولین زن همیشه یک جاروست

دومی خانم است و کدبانوست.

 

Las sopas y los amores, los primieros son mejores.

Of soups and loves the first are the best.

از میان سوپ ها و عشق ها

اولی ها بهترین اند از قضا.

 

Lavar la cabeça del asno perdimiento de javon.

It is a loss of soap to wash the ass’s head.

کلۀ یک الاغ را شستن

یعنی اتلاف کامل صابون.

 

Lo que con los ojos veo, con el dedo lo adevino.

What I see with my eyes I can guess with my fingers.

آنچه با چشمان خود می بینمش

می شمارم با سر انگشت خویش.

 

Lo que hace el loco á la derreria, hace el sabio á la primeria.

What the fool does at last the wise man does at first.

آنچه را بی عقل در پایان کند

آدم عاقل در آغاز آن کند.

 

Mas vale ruin asno que ser asno.

Better have a bad ass than to be your own ass.

یک خر بد داشته باشی اگر

از خر خود بودن تو خوب تر.

 

Mas vale solo que mal acompañado.

<

فرهنگ ضرب المثل های انگلیسی را در شهریور 97 منتشر کردم. در این دو سال گاهگاهی در متن کتاب دست برده ام و بعضی از ترجمه ها را اصلاح کرده ام. فونت انگلیسی کتاب را هم عوض کرده ام. صفحه آرایی کتاب هم عوض شده و یک نمه خوشگل تر شده است. ویرایش دوم کتاب را این جا می گذارم تا اگر کسی خواست دانلود کند.

این کتاب را برای سه تا از سایت های کتاب هم فرستاده بودم. می خواستم ویرایش تازۀ کتاب را برایشان بفرستم، اما وقتی اسم کتاب را در گوگل جست و جو کردم، دیدم سایت های زیادی کتاب را برای دانلود گذاشته اند. من که وقت و حوصله اش را ندارم تا ویرایش تازۀ کتاب را برای تک تک این سایت ها بفرستم، این است که فقط همین جا می گذارمش.

کتاب های دیگرم هم شامل اصلاحاتی شده اند. ضرب المثل های طنز انگلیسی فونتش عوض شده و ترجمه هایش نیز بهتر شده اند. گلچین ضرب المثل های فرانسوی هم کلاً صفحه آرایی مجدد شده. در چهار کتاب شعرم هم زیاد دست برده ام و چند تایی شعر جاافتاده و تعدادی تک بیت را هم به آن ها اضافه کرده ام. نسخۀ تازۀ همۀ کتاب ها در بخش پیوندهای این وبلاگ قابل دانلود است.


ضرب المثل های اروپایی

گلچین ضرب المثل های فرانسویA

 

A barbe de fol apprend-on à raire

On a fool’s beard the barber learns to shave

مرد سلمانی سر اصلاح ریش بی خرد

یاد می گیرد چگونه ریش می بایست زد

A bon appétit il ne faut point de sauce

Hunger is the best sauce

گرسنگی بهترین سس است

A bon chien il ne vient jamais un bon os

A good dog never gets a good bone

هرگز آن سگ که او سگ خوبی است

قسمتش استخوان خوبی نیست

A bon entendeur demi-mot

A word to the wise

عاقلان را واژه ای

A brebis tondue Dieu mesure le vent

God tempers the wind to the shorn lamb

بهر آن بره که چیدند ز تن پشمش را

باد را می کند آرام و دل انگیز خدا

Absent le chat, les souris dansent

When the cat’s away the mice will play

گربه وقتی که از این جا غایب است

موش ها مشغول بازی می شوند

Absent n’est point sans coulpe ni présent sans excuse

Absent, none without blame; present, none without excuse

از غایبان حتی یکی بی اشتباه

از حاضران حتی یکی بی عذر نیست

A chacun son fardeau pèse

Every one feels his own burden heavy

هر کسی حس می کند بار خودش سنگین تر است

A chaque fou plaît sa marotte

Every fool likes his bauble

هر مشنگی خرت و پرت خویشتن را دوست دارد

A cheval donné, il ne faut point regarder à la bouche

Look not a gift horse in the mouth

توی دهان اسب پیشکشی را نگاه نکن

A chose faite conseil pris

When a thing is done advice comes too late

کار هر وقت که از کار گذشت

بهر اندرز و نصیحت دیر است

A dur âne dur aiguillon

For a stubborn ass a hard goad

لایق یک الاغ یک دنده

یک چماق کلفت و کوبنده

A goupil endormi rien ne lui chet en gueule

Nothing falls into the mouth of a sleeping fox

توی حلق روبه خفته

کلهم چیزی نمی افته

Aide-toi, le ciel t’aidera

Help thyself and heaven will help thee

به خودت خیز و کمک کن ای مرد

و خدا هم کمکت خواهد کرد

Aime-moi un peu, mais continue

Love me a little, but love me long

کم دوستم داشته باش، ولی طولانی دوستم داشته باش

Aimer et savoir n’ont même manière

To love and to be wise are two different things

عاشق بودن و عاقل بودن دو چیز مختلف اند

Ainsi dit le renard des mûres, quand il n’en peut avoir: elles ne sont point bonnes

The fox says of the mulberries when he cannot get at them: they are not good at all

«این ها که اصلاً توت های باب میلی نیستند»

این حرف روباه است

آن موقعی که دست او از توت کوتاه است

Aisé à dire est difficile à faire

Easy to say is hard to do

کار اگر گفتنش آسان کاری است

کردنش کار بسی دشواری است

A la chandelle la chèvre semble demoiselle

By candle-light a goat looks like a lady

زیر نور شمع یک بز عینهو یک خانم است

A la guerre comme à la guerre

At the wars as they do at the wars

در جنگ آن کنید که در جنگ می کنند

A l’amour et au feu on s’habitue

One grows used to love and to fire

هم به عشق و هم به آتش فرد عادت می کند

A la queue gît le venin

In the tail lies the venom

زهر در دم نهفته است

A l’aventure on met les ”oeufs couver

Eggs are put to hatch on chance

تخم مرغ ها شانسی جوجه می شوند

A laver la tête d’un âne on ne perd que le temps et la lessive

To wash an ass’s head is but loss of time and soap

کلۀ یک الاغ را شستن

یعنی اتلاف وقت با صابون

A l’impossible nul n’est tenu

No one is bound to do impossibilities

هیچ کس مجبور نیست غیرممکن ها را انجام دهد

A l’”oeuvre on connaît l’ouvrier

The workman is known by his work

کارگر را با کارش می شناسند

A l’ongle on connaît le lion

You may know the lion by his claw

می توان یک شیر را از پنجۀ او هم شناخت

A méchant chien court lien

A vicious dog must be tied short

بند آن سگ را که بدجنس است و پست

لاجرم باید کمی کوتاه بست

Ami de table est variable

A table friend is changeable

رفیق میز غذا مستعد تغییر است

Amour et seigneurie ne veulent point de compagnie

Love and lordship like no fellowship

حکومت و عاشقی شریک بردار نیست

Amour fait moult, argent fait tout

Love does much, money everything

عشق خیلی کارها می کند، پول همه کار می کند

Amour, toux, fumée, et argent, ne se peuvent cacher longuement

Love, a cough, smoke, and money, cannot long be hid

ثروت و عاشقی و سرفه و دود

دیرگاهی نهان نخواهد بود

Amour, toux, et fumée, en secret ne font demeurée

Love, a cough, and smoke will not remain secret

این سه تا چیز: عشق، سرفه و دود

راز پنهانی ای نخواهد بود

Ane piqué convient qu’il trotte

A goaded ass must trot

آن الاغی که نیشتر خورده

ناگزیر است یورتمه برود

A nouveaux seigneurs nouvelles lois

New lords, new laws

خوانین تازه، قوانین تازه

A nul ne peut être ami qui de soi-même est ennemi

He cannot be a friend to any one who is his own enemy

هر کسی دشمن خود می باشد

عاجز از دوست شدن با دگری است

A paroles lourdes oreilles sourdes

To rude words deaf ears

لایق حرف وقیحانه فقط گوش کری است

A père avare enfant prodigue

A miserly father makes a prodigal son

پدری خسیس پسری ولخرج بار می آورد

A petite achoison le loup prend le mouton

Upon a slight pretext the wolf takes the sheep

با دلیل و بهانه ای بی خود

بره را گرگ می برد با خود

A petite fontaine boit-on à son aise

At a little fountain one drinks at one’s ease

آدمی از جویبار کوچکی

آب می نوشد به آرام و قرار

Après dommage chacun est sage

After mischance every one is wise

پس از بدبیاری همه عاقل اند

Après la fête on gratte la tête

After a feast a man scratches his head

بعد از مهمانی آدم سرش را می خاراند

Après la pluie le beau temps

After rain fine weather

پس از باران هوایی صاف می آید

Après la mort le médecin

After death the doctor

بعد مردن مریض تازه دکتر آمده

Après le fait ne vaut souhait

After the act wishing is in vain

آرزو در پس رخداد یقین بیهوده ست

Après moi le déluge

After me the deluge

بنده که مُردم بگذار سیل جهان را ببرد

Après perdre perd-on bien

After one loss come many

پس از یک ضرر هی ضرر بر ضرر

Après raire n’y a plus que tondre

After shaving there’s nothing to shear

بر تن گوسفند پشم زده

هیچ چیزی برای چیدن نیست

A qui veut rien n’est impossible

Nothing is impossible to a willing mind

چیزی برای یک دل خواهان محال نیست

A raconter ses maux souvent on les soulage

By telling our woes we often assuage them

چون بنای درددل کردن نهیم

غصه ها را خوب تسکین می دهیم

Argent comptant porte médeci

آخرین جستجو ها